خميني دوم!
آگاهان سياسي دلايل عديده اي را براي عدم موفقيت آقاي حسين خميني جهت رسيدن به مقام رهبري ايران اعلام كرده اند. برخي از اين دلايل به شرح زير اعلام مي گردند.
1- دليل اسمي: يكي از بدشانسي هاي ايشان اينست كه نام خانوادگي اشان با نام خانوادگي بنيانگذار رژيم فعلي يكي است.
2- دليل جغرافيايي: اصولا مردم ايران از عراق و در عراق مانده و از عراق آمده خيري نديده اند. ايشان اگر به جاي عراق افغانستان را به عنوان پايگاه انتخاب مي كردند شانس بيشتري براي رهبري داشتند.
3- دليل سياسي: ايشان در سالهاي قبل و بعد از انقلاب از هواداران مجاهدين خلق بودند. مردم از ترس اينكه يك وقت خداي نكرده رجوي و دارو دسته اش را نيز باخود به ايران بياورد، ايشان را تاييد نخواهد كرد.
4- دليل اقتصادي: ايشان در طول بيست و اندي سال گذشته پست و مقامي نداشته اند و به همين دليل قادر به ثروت اندوزي نشده اند. مردم از بيم اينكه كه مبادا ايشان به امر خير پركردن جيبهايشان بپردازد، به او اعتماد نخواهند كرد.
5-دليل اجتماعي: نسل مذهب گريز امروز ايران براي شيك پوشي و مدرنيته اهميت زيادي قايل است و از عمامه و ريش هم دل خوشي ندارد. ايشان بهتر است براي مصلحت هم كه شده كت و شلوار و كراوات پوشيده و ريششان را نيز شش تيغه نمايند.
6- دليل روانشناسي: اصولا آدم مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد هم مي ترسد. چه برسد به عمامه و دستار سياه وسفيد.
در پايان آگاهان توصيه كرده اند كه بهتر است ايشان كمي صبر و تحمل پيشه گيرند. چه بسا كه ممكن است در حكومت امام زمان پست مهمي براي ايشان منظور شده باشد.
<< Home